a3

نگارش یازدهم -

درس اول نگارش یازدهم

Bi Hosseiny

نگارش یازدهم. درس اول نگارش یازدهم

شخصیت پردازی یک شخصیت خیالی لطفا ی انشا ک از اینترنت نباشههه معرکه میدممم

تبلیغات

جواب ها

a person with a dark eyes

نگارش یازدهم

دیگ و قابلمه بنویس

جواب معرکه

سهیل مسیّبی

نگارش یازدهم

درود در مورد انسان و خودکار موضوع : /کیان،خودکار ایرانی/ آخر هفته بود و من همچنان در عمقِ فکر فرو رفته: چرا این و چرا آن؟ تنهایی بد دردی است مثل آهوان بی علف مثل کبوتران بی جفت و مثل پیرمرد بی عصا. کیان از جایش سر بر می دارد و می گوید دهانم خشک شد با توام سهیل! من متحیر نمیدانم بخندم یا گریه کنم؟! سلام میدهم و میگویم کیان حالت چطور است تو همدیگر میانسال شدی و رنگی از تو گذشته است. کیان فریاد می زند من پیر شدم ؟خیر هنوز جوانم رنگم کار میکند. میگویم به خودت نگیر کیان؛ راستی صفا را چه کردی حالش چطور است؟ [صفا خودکار ایرانی در نقش همسر کیان] کیان گفت دست به دلم نگذار صفا رنگش تمام شد و من را تنها گذاشت. _ می گویم آخَر چرا برای چه؟[خوانش بلند] جواب میدهد آخَر هرکس رنگش خوب باشد زودتر می میرد و غلط گیر از آسمان آمد و و جانش را گرفت. می گویم من را هم در غم خود شریک بدان دوست من [خوانش آرام] کیان می‌گوید حرص نخور پسر من تازه اول جوانیم هست این بار همسر بهتری پیدا کرده ام به نام پارکور خانم جان. با خنده گفتم کیان بگذریم بیا باهم بنویسیم. پارکور گفت چه نوشتن همدلی می خواهد اگر بخواهی شعر بنویسی من نمی آیم که طاقت ندارم و میشکنم اگر بخواهید تاریخ بنویسی من خواهم مرد[رنگم تمام می شود] اگر میخواهی خط خطی کنی من حاضرم من حاضرم! گفتم خط خطی! چرا حاضر هستی خط بزنی اما ننویسی.[خوانش متعجب] کیان زبان باز میکند و میگوید من چیزهای ساده را دوست دارم مثل عشق، پاک کن و مثل دفتر نقاشی! از خط ها متنفر هستم که مثل جاده هایی اند که پایان ندارند آخر من هم خسته می شوم. و با غمگینی و حسرت جواب داد دوست دارم مثل شما انسانها آزاد باشم و خودم بنویسم و نه اینکه دیگران با من بنویسد ✍نوشته ای از سهیل

سوالات مشابه